| عنوان |
مطالعه ای بر اثرات زیست محیطی سموم آفت کش و راهکارهای کاهش مصرف آنها |
| سال تهیه : 1404 | تعداد اسلاید : 29 |
| فرمت فایل : ppt-pptx | نوع فایل : پاورپوینت |
| کیفیت : طلایی | مناسب : دانشجویان |
امروزه با گسترش کشاورزی صنعتی، استفاده بیرویه از سموم آفت کش به یکی از چالشهای اصلی زیستمحیطی تبدیل شده است که سلامت خاک، آب و موجودات زنده را به شدت تهدید میکند و نیازمند بررسی دقیق علمی و عملیاتی است.
در دهههای اخیر، همگام با رشد سریع جمعیت جهان و افزایش تقاضا برای مواد غذایی، رویکرد بشر به کشاورزی دستخوش تغییرات بنیادینی شده است که محور اصلی آن افزایش بهرهوری در واحد سطح بوده است. این فشار فزاینده برای تولید بیشتر، منجر به وابستگی شدید سیستمهای کشاورزی به نهادههای شیمیایی گردید تا جایی که تصور کشاورزی بدون دخالت ترکیبات شیمیایی برای بسیاری از تولیدکنندگان غیرممکن به نظر میرسید. در ابتدای امر، ورود این ترکیبات به چرخه تولید به عنوان انقلابی سبز شناخته میشد که توانست قحطیهای بزرگ را مهار کند و امنیت غذایی را برای میلیاردها نفر تامین نماید، اما این سکه روی دیگری نیز داشت. عدم آگاهی کافی نسبت به رفتارهای بلندمدت این مواد در طبیعت و نگاه صرفاً اقتصادی به فرآیند تولید، سبب شد تا ملاحظات اکولوژیک نادیده گرفته شوند. مقدمات بحث در خصوص اثرات زیستمحیطی این مواد، ریشه در شناخت ساختار شیمیایی و پایداری آنها در طبیعت دارد؛ بسیاری از این ترکیبات به گونهای طراحی شدهاند که برای مدت طولانی فعال باقی بمانند و همین ویژگی که در نگاه اول برای کنترل آفات یک مزیت محسوب میشود، در نگاه کلان به یک معضل زیستمحیطی تبدیل شده است که مرزهای مزارع را درنوردیده و به اکوسیستمهای دوردست نیز نفوذ کرده است.
اثرات مخرب این ترکیبات بر محیط زیست، طیف وسیعی از آلودگیها را در بر میگیرد که از آلودگی منابع آبهای زیرزمینی و سطحی تا تخریب بافت بیولوژیک خاک را شامل میشود. هنگامی که این مواد در مزارع پخش میشوند، تنها بخش اندکی از آنها به هدف مورد نظر (آفت) برخورد میکند و بخش عمدهای از آن از طریق روانابها شسته شده و وارد رودخانهها و سفرههای آب زیرزمینی میگردد، یا به صورت ذرات معلق در هوا پراکنده میشود. این فرآیند منجر به پدیدهای خطرناک به نام “زیستانباشتگی” میشود؛ به این معنا که غلظت سموم در بافت بدن موجودات زنده با بالا رفتن در زنجیره غذایی افزایش مییابد و در نهایت سلامت انسانها و شکارچیان طبیعی را به خطر میاندازد. علاوه بر این، یکی از نگرانکنندهترین پیامدهای زیستمحیطی، نابودی حشرات مفید و گردهافشانها نظیر زنبورهای عسل است که نقشی حیاتی در تداوم حیات گیاهی و تولید محصولات کشاورزی دارند. برهم خوردن تعادل طبیعی اکوسیستم و از بین رفتن دشمنان طبیعی آفات، باعث میشود که کشاورزان مجبور به استفاده دوزهای بالاتری از مواد شیمیایی شوند که این امر خود یک چرخه معیوب و مخرب را ایجاد میکند که در نهایت به فرسایش خاک، کاهش تنوع زیستی و ظهور آفات مقاومتر میانجامد.
با توجه به این بحرانهای زیستمحیطی، ضرورت بازنگری در الگوهای کشت و گذار به سمت روشهای پایدارتر بیش از پیش احساس میشود و راهکارهای کاهش مصرف این مواد شیمیایی باید در اولویت سیاستگذاریهای کلان کشاورزی قرار گیرد. یکی از کارآمدترین رویکردها در این زمینه، “مدیریت تلفیقی آفات” (IPM) است که بر استفاده ترکیبی از روشهای بیولوژیک، زراعی، فیزیکی و شیمیایی تأکید دارد، به طوری که استفاده از مواد شیمیایی تنها به عنوان آخرین راه حل و در کمترین میزان ممکن صورت گیرد. توسعه و ترویج استفاده از آفت کشهای بیولوژیک که منشاء گیاهی یا میکروبی دارند و اثرات مخرب کمتری بر محیط زیست میگذارند، در کنار آموزش کشاورزان برای شناسایی دقیق آفات و زمان مناسب مبارزه، میتواند نقش بسزایی در کاهش ورود مواد سمی به طبیعت ایفا کند. همچنین، اصلاح ژنتیکی گیاهان برای مقاومت در برابر آفات، تناوب زراعی صحیح و تقویت خاک برای پرورش گیاهان سالمتر، از جمله راهکارهای پیشگیرانهای هستند که نیاز به مداخله شیمیایی را کاهش میدهند. در نهایت، دستیابی به کشاورزی پایدار نیازمند یک اراده جمعی است تا با جایگزینی دانش بومشناختی به جای تکیه صرف بر مواد شیمیایی، هم امنیت غذایی نسلهای آینده تضمین شود و هم از میراث طبیعی کره زمین محافظت گردد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.