| عنوان |
مطالعه ای بر مفهوم تشخیص مدیریت دانش |
| سال تهیه : 1404 | تعداد صفحه : 11 |
| فرمت فایل : docx | نوع فایل : word (ورد) قابل ویرایش |
| کیفیت : طلایی | مناسب : دانشجویان |
تشخیص مدیریت دانش یک گام بنیادی است که قبل از هرگونه سرمایهگذاری عمده در این حوزه انجام میشود. هدف اصلی از این فرآیند، ارزیابی وضعیت موجود سازمان از لحاظ ابعاد گوناگون مانند فرهنگ، فناوری و فرآیندها به منظور تعیین میزان آمادگی برای پیادهسازی و اجرای موفقیتآمیز فعالیتهای دانشی است. این مرحله به سازمان کمک میکند تا شکاف بین وضعیت فعلی و وضعیت مطلوب را شناسایی کرده و مسیر حرکت خود را بهطور واقعبینانه ترسیم کند.
این پرسشنامه در 11 صفحه به صورت فایل ورد (WORD) قابل ویرایش و PDF تهیه شده و دارای 100 پرسش یا گویه می باشد. فایل مقاله بیس مربوط به این پرسشنامه نیز در داخل محصول قرار داده شده است. این پرسشنامه دارای روایی و پایایی و تفسیر و نمره گذاری می باشد و در ادامه نیز تصویر مربوط به یکی از صفحات آن قرار داده شده است:
یکی از جامعترین ابزارهای تشخیص در این زمینه، پرسشنامه تشخیص مدیریت دانش بوکوتیز و ویلیامز است که در ادبیات مدیریت دانش به عنوان یک چارچوب استاندارد پذیرفته شده است. این مدل تشخیصی به سازمان کمک میکند تا وضعیت خود را در چهار بعد کلیدی بسنجد. این ابعاد عبارتند از: ۱. استراتژی (چگونگی انطباق اهداف مدیریت دانش با مأموریت کلی سازمان)، ۲. فرآیندها (چگونگی گردش دانش از خلق تا استفاده در میان وظایف سازمانی)، ۳. فناوری اطلاعات (ابزارهای فنی مورد نیاز برای ذخیره، بازیابی و تسهیم دانش) و ۴. فرهنگ سازمانی (ایجاد محیطی مبتنی بر اعتماد و تشویق به اشتراکگذاری دانش و درسآموختهها). ارزیابی این چهار بُعد، تصویر کاملی از زیرساختهای ضروری مورد نیاز برای موفقیت مدیریت دانش ارائه میدهد و نقاط حساس و نیازمند به اصلاح را برای مدیریت نمایان میسازد تا منابع سازمان بهصورت مؤثر بر روی عوامل موفقیت متمرکز شوند.
مدل بوکوتیز و ویلیامز صرفاً یک ارزیابی ایستا نیست، بلکه ارتباط عمیقی با چرخه عملیاتی مدیریت دانش دارد که شامل هفت مرحله حیاتی از جمله: به دست آوردن دانش، ایجاد و تثبیت، تسهیم و مبادله، ارزیابی، بهکارگیری و یادگیری است. پرسشنامه با سنجش ابعاد ساختاری (استراتژی، فرهنگ، فرآیند و فناوری) در واقع میزان قابلیت سازمان را برای اجرای مؤثر این هفت مرحله میسنجد. به عنوان مثال، اگر امتیاز سازمان در بُعد فرهنگ پایین باشد، سازمان به احتمال زیاد در مراحل تسهیم و مبادله دانش با مشکل مواجه خواهد شد. همچنین، ضعف در بُعد فناوری اطلاعات مانع بزرگی در فرآیندهای ذخیره و بازیابی دانش خواهد بود. این رویکرد دوگانه (ابعاد ساختاری به عنوان علت و مراحل عملیاتی به عنوان معلول) به سازمانها اجازه میدهد تا پس از تشخیص، نهتنها متوجه شوند کجا مشکل دارند، بلکه بفهمند چگونه (از طریق بهبود ساختارها) میتوانند عملکرد دانشی خود را در تمام طول چرخه هفت مرحلهای ارتقا بخشیده و از دانش به عنوان یک مزیت رقابتی پایدار استفاده کنند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.