عنوان |
مطالعه ای بر اصول و مبانی مدیریت رقابت استراتژیک |
سال تهیه : 1403 | تعداد اسلاید : 23 |
فرمت فایل : ppt-pptx | نوع فایل : پاورپوینت |
کیفیت : طلایی | مناسب : دانشجویان |
مدیریت رقابت استراتژیک، فرایندی بنیادین برای سازمانها محسوب میشود که یاریگر آنها در دستیابی به برتری رقابتی پایدار و تحقق اهداف بلندمدت در محیط پرتلاطم و پویای رقابتی امروز است. این حوزه با بررسی موشکافانه وضعیت درونی و بیرونی سازمان، طراحی و پیادهسازی راهبردهای اثربخش و ارزیابی پیوسته عملکرد، میکوشد تا سازمان را به سوی کامیابی رهنمون سازد.
هدف اصلی پروژه مدیریت رقابت استراتژیک، ایجاد و حفظ یک مزیت رقابتی بادوام است که سازمان را قادر سازد در درازمدت از رقبای خود پیشی گرفته و ارزش بیشتری برای تمامی ذینفعان خود فراهم آورد. دستاوردهای مطلوب راهبردی شامل افزایش سهم بازار، بهبود سودآوری، نوآوری پیوسته، ارتقای رضایت مشتریان و کارکنان، و شکلگیری یک نام تجاری قدرتمند و خوشنام میباشد. در این راستا، فهمیدن تعاریف مهم ضروری است. راهبرد به عنوان مجموعهای از تعهدات و اقدامات هماهنگ تعریف میشود که برای به دست آوردن مزیت رقابتی پایدار طراحی شدهاند. فرایند مدیریت راهبردی شامل تحلیل راهبردی (شناخت محیط درونی و بیرونی)، تدوین راهبرد (تعیین اهداف و انتخاب رویکردهای مناسب در سطوح گوناگون سازمان)، اجرای راهبرد (به کارگیری برنامهها و اقدامات لازم برای تحقق راهبرد) و در نهایت ارزیابی و کنترل راهبرد (سنجش عملکرد و انجام اصلاحات مورد نیاز) است. راهبردها میتوانند به صورت مدنظر (راهبرد برنامهریزی شده)، نوپدید (راهبردهایی که به طور غیرمنتظره از دل فعالیتهای عملیاتی سر بر میآورند) و به ثمر رسیده (بخشی از راهبرد مدنظر که عملاً اجرا شده و نتایج مورد انتظار را به وجود آورده است) دستهبندی شوند.
سازمانها برای نیل به بازدهی برتر و مزیت رقابتی پایدار میتوانند از الگوهای جایگزین بازدهی برتر مانند دیدگاه مبتنی بر منابع و دیدگاه مبتنی بر موقعیت در صنعت بهره ببرند. دیدگاه مبتنی بر منابع بر اهمیت منابع و توانمندیهای بیهمتا و ارزشمند سازمان تاکید دارد. برای آنکه یک منبع یا توانمندی به مزیت رقابتی منجر شود، باید دارای چهار ویژگی باشد: ارزشمند (فرصتها را غنیمت شمرده و تهدیدها را خنثی کند)، کمیاب (در دسترس رقبا نباشد)، دشواری تقلید (تقلید آن برای رقبا پرهزینه یا دشوار باشد) و غیرقابل جایگزینی (جایگزین مناسبی برای آن وجود نداشته باشد). ترکیب بینظیر و راهبردی این منابع و توانمندیها به شکلگیری شایستگیهای کلیدی میانجامد که اساس مزیت رقابتی سازمان را تشکیل میدهند. در مقابل، دیدگاه مبتنی بر موقعیت در صنعت بر ساختار صنعت و جذابیت آن برای سودآوری تمرکز دارد و بر این باور است که جایگاه سازمان در یک صنعت جذاب، عامل تعیینکننده اصلی عملکرد آن است.
در جهان پویای امروز، کامیابی در مدیریت رقابت استراتژیک نیازمند رهبرانی با ویژگیهای مدیر برجسته راهبردی است. این مدیران نگرش جامع و بلندمدت دارند، توانایی تحلیل پیچیده محیط را دارا هستند، تصمیمات شجاعانه و آگاهانه میگیرند، قادر به ایجاد و انتقال دیدگاه آرمانی هستند و میتوانند تغییرات سازمانی را به شکلی اثربخش هدایت کنند. آنها همچنین به ارزشهای قرن بیست و یکم مانند نوآوری، انعطافپذیری، مسئولیتپذیری اجتماعی، پایداری و توجه به گوناگونی و شمول اهمیت میدهند. درک عمیق از اقتصاد جهانی و تاثیر آن بر کسب و کار، آگاهی از فن آوری و دگرگونیهای فن آورانه و توانایی به کارگیری آنها در راستای خلق مزیت رقابتی، و توجه به نیازها و انتظارات ذینفعان گوناگون (از جمله سهامداران، مشتریان، کارکنان، تامینکنندگان، دولت و جامعه) از دیگر بایستههای موفقیت در این عرصه است. در نهایت، فرهنگ سازمانی نیرومند و همسو با راهبردهای سازمان، نقشی بیبدیل در اجرای کامیابانه راهبردها و دستیابی به اهداف رقابتی ایفا میکند. فرهنگی که یادگیری، نوآوری، همکاری و پاسخگویی را ترویج کند، سازمان را در مسیر تعالی و توان رقابتی پایدار قرار خواهد داد.
فهرست مطالب:
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.